سفارش تبلیغ
صبا ویژن


جایلستان - جـایـلــسـتـان

این متن به بیان عادات زندگی و رفتارها و طرز فکر افراد موفق در مواجه با مسائل زندگی می پردازد. در واقع نگاه ظریفی دارد به نحوه برخورد و دیدگاه متفاوت افراد موفق به مشکلات و یا فرصت ها و در نهایت تصمیم گیری های درست و از قبل پیش بینی شده که منجر به دستیابی نتابج برتر و موفقیت این گونه افراد در زندگی شان می گردد .

1 . آنها بدنبال فرصت ها هستند و فرصت ها را می یابند در حالی که سایرین از کنار انها بی تفاوت می گذرند .

2 . افراد موفق از مشکلات درس می گیرند در حالی که سایرین زود ناامید می شوند .

3 . افراد موفق همواره بدنبال راه حل هستند.

4. افراد کوشا به صورت آگاهانه وبرنامه ریزی شده برای خود ایجاد موفقیت می کنند در حالی که دیگران به این امید می نشینند که موفقیت به سراغشان بیاید.

5. افراد موفق مانند سایرین با شک و تردید و ترس مواجه می شوند ولی اجازه نمی دهند شک و تردید آنها را احاطه ویا بر ایشان غلبه کند.

6. آنها سئوالات درستی از خود می پرسند به گونه ای که خود را در شرایط روحی و ذهنی مناسبی برای انجام کار مفید، خلاق، مثبت قرار می دهند.

7. آنها به ندرت گله و شکایت می کنند، زبرا شکایت کردن تنها باعث منفی بافی و وقفه در انجام کار مفید می شود.

8. افراد موفق کسی را سرزنش نمی کنند بلکه همواره مسئولیت کارهایی که انجام می دهند و نتایج آن را به عهده می گیرند.

9. با وجود اینکه لزوما از سایرین باهوش تر نیستند اما همواره راهی می یابند تا از استعداد و توانایی های خود خود نهایت استفاده را بکنند. آنها از این پتانسیل خود به بهترین شکل بهره می گیرند.

10. آنها بسیار فعال، پرکار و پرانرژی هستند. زمانی که اغلب مردم بیکار و یا غرق در افکار خود و یا دچار دور تسلسل شده اند بدون اینکه اقدام مثبتی انجام دهند، افراد موفق در حال به نتیجه رساندن برنامه های خود هستند.

11. آنها افراد هم فکر و توانا مثل خود را می یابند و اهمیت کار گروهی را درک می کنند. آنها روابط خود را بر اساس اصل برد برد (یعنی هر دو طرف رابطه سود ببرند) شکل می دهند.

12. آنها جاه طلب هستند و همواره بهترین را می خواهند و چرا نباید اینطور باشد؟ آنها انتخاب می کنند که به بهنرین نحو زندگی کنند به جای اینکه بنشینند تا زندگی ایشان را با خود به هر جهت ببرد.

13. آنها کاملا واضح و مطمئن از خواسته های خود در زندگی آگاه هستند. انسان های موفق در واقع زندگی مورد علاقه خود را در مقابل چشمانشان تصویر می کنند و برای آن برنامه ریزی می کنند در حالی که سایرین به سختی صرفا نظاره گر وقایع زندگی هستند.

14. آنهابه جای اینکه تقلید کنند دست به کارهای نوآورانه می زنند.

15. آنها کارها را به تعویق نمی اندازند و در زندگی منتظر “زمان مناسب” نمی نشینند.

16. انسان های موفق در تمام طول عمر خود از هر فرصتی برای یادگیری استفاده می کنند چه بصورت تحصیلات رسمی (آکادمیک)، چه غیررسمی (گوش دادن، دیدن، خواندن، پرسیدن، از زندگی آموختن) ویا تجربی (امتحان کردن و انجام دادن) و یا به هر سه طریق به خود آموزی می پردازند.

17. آنها نیمه پر لیوان را می بینند و در عین حال کاربردی عمل می کنند و دچار غرور نمی شوند. آنها توانایی یافتن فرصت های خوب را دارند.

18. آنها پیوسته در حال انجام امور برنامه ریزی شده خودهستند و اگر روزی احساس خوبی نسبت به آنچه انجام می دهند ندارند ناامید نمی شوند و در کار خود وقفه و تعلل نمی کنند.

19. آنها دست به تحولات مهم و حساب شده در زندگی می زنند. تحولاتی از قبیل مالی، احساسی، حرفه ای و روانی

20. آنها خود را با مشکلات و چالش های زندگی سریع و موثر وفق می دهند و سر خود را در برف فرو نمی برند (خود را از مشکلات پنهان نمی کنند) بلکه با آنها روبرو می شوند تا خود را بسازند.

21. افراد توانا منتظر سرنوشت،تقدیر و یا شانس نیستند که آینده آنها را تعیین کند. آنها معتقد و متعهد به ساختن بهترین زندگی برای خود هستند.

22. هرچند اغلب انسان ها منفعل هستند اما انسان های توانا قبل از آنکه مسئله ای پیش آید دست به کار می شوند.

23. آنها بیش از سایرین یر احساسات خود مسلط هستند. این افراد هم احساساتی مشابه ما دارند اما بنده احساس خود نیستند.

24. آنها در برقراری ارتباط با دیگران بسیار فعال عمل می کنند و برای بهتر شدن آن تلاش می کنند.

25. آنها برای زندگی خود برنامه مشخصی دارند و هدفمند قدم برمی دارند تا برنامه را به هدف مبدل کنند. آنها اجازه نمی دهند اتفاقات و حوادث غیرقابل پیش بینی مسیر زندگی را تعیین کند.




نویسنده : جایلستان » ساعت 12:25 عصر روز دوشنبه 91 آذر 13


26- انگیزه این افراد برای منحصر بفرد بودن به این دلیل است که آنها قادرند کارهایی انجام دهند که سایرین نمی توانند. آنها به انتخاب خود منحصر بفرد هستند. همه ما هر روز با مسائلی روبرو می شویم که نیاز به تصمیم گیری دارد افراد موفق در این شرایط تصمیماتی می گیرند که سایرین قادر نیستند و یا به آن فکر نمی کنند    .

    27    . در حالی که بیشتر مردم به دنبال آسایش هستند و سعی می کنند از شرایط دشوار دوری کنند افراد توانا اگاهند که قابلیت کار کردن در شرایط دشوار چه نتایج و تاثیرات مثبتی در آینده آنها دارد

28    . آنها ارزشهای مهم زندگی خود را یافته اند و به گونه ای مسیر حرکت خود را انتخاب می کنند که این ارزشها در زندگی آنها نمودار شود    .

    29. تعادل را در زندگی حفظ می کنند. اگرچه از لحاظ مالی موفق هستند اما می دانند که داشتن ثروت لزوما به معنای موفقیت نیست. متاسفانه ما در محیطی زتدگی می کنیم که کسب ثروت موفقیت اتلاق می شود.پول هم مانند سایر چیزها تنها یک وسیله است. مطمئنا ثروت وسیله خوبی است ولی در نهایت تنها یک منبع برای زندگی است.

30. به اهمیت نظم و انضباط به خوبی پی برده اند و انسان های قوی هستند. ازاینکه از مسیری بروند که سایرین نرفته اند خشنود و راضی هستند.

31. به خود مطمئن هستند. اعتماد به نفس را به دلیل داشتن اموال زیاد یا اینکه با چه اشخاصی معاشرت دارند یا کجا زندگی می کنند یا چه ظاهری دارند بدست نیاورده اند.

32. بخشنده و رئوف هستند و از اینکه در موفقیت دیگران سهیم باشند شاد می شوند

33. متواضع هستند و خطاها و اشتباهات خود را می پذیرند و عذرخواهی می کنند. به توانایی های خود واقفند اما متکبر نیستند. از آموختن از دیگران لذت می برند و موفقیت اطرافیان خود را جشن می گیرند.

34. با تغییرات به راحتی سازگاری پیدا می کنند در صورتیکه اغلب افراد به شرایط ثابت خود خو گرفته اند و میلی به تغییر ندارند. در حالی که انسان های توانا از تجربه امور جدید و ناآشنا استقبال می کنند.

35. همیشه از لحاظ فیزیکی در حالت خوبی هستند و تباید به اشتباه فکر کرد که مانند قهرمانان المپیک و یا افرادی که دائما در فکر ظاهر خود هستند به وضعیت فیزیکی خود توجه می کنند. بلکه می دانند فیزیک بدنی خوب هم در عملکرد و هم سلامتی انسان نقش بسبار مهمی دارد و به همین دلیل به جای توجه بیش از اندازه به ظاهر به سلامت انچه که هر روز با آن زندگی می کنند یعنی بدن خود همواره توجه دارند.

36. موتور بزرگی دارند زیاد کار می کنند و زود خسته نمی شوند.

37. در شرایط دشوار انعطاف پذیرند. وقتی اکثر افراد دست از کار کشیده اند آنها تازه گرم شده اند.

38. نسبت به انتقادها واکنش مثبت نشان می دهند واز آن استقبال می کنند.

39. با مردمی که کارهای منفی انجام می دهند معاشرت نمی کنند.

40. وقت و انرژی احساسی خود را صرف اموری که برآنها کنترلی ندارند نمی کنند.

41. از اینکه در خلاف جهت رودخانه شنا کنند و دست به کارهایی بزنند که اکثر افراد نمی زنند احساس رضایت می کنند. سعی نمی کنند با جلب رضایت وتایید گرفتن از دیگران خود را خشنود کنند.

42. از اینکه وقت زیادی را به تنهایی سر کنند بیش از سایرین لذت می برند.

43. ازخود انتظار بالایی دارند که در نتیجه باید متعهدتر، پرتلاش تر وبا اخلاق کاری بهترعمل کنند و در نهایت نتایج بهتری بدست آورند.

44. شکست را توجیه نمی کنند درحالی که اکثر مردم در مورد سن خود، کمردرد، وقت نداشتن، عوامل ژنتیکی ضعیف، شانس بدی که دارند، رئیس بد و اینکه فرصت های خوبی برای پیشرفت ندارند یعنی همه دلایل لازم برای شکست خوردن صحبت می کنند افراد کوشا علیرغم همه مشکلات تنها به موفقیت فکر می کنند.

45. آنها می توانند هر موقع که بخواهند با خیال آسوده از چیزهایی که در زندگی دارند لذت ببرند.

46. کاری که انجام می دهند هوبتشان نیست، شغلشان است. شغلشان نشان نمی دهد چه شخصیتی دارند تنها توانایی است که دارا هستند.

47. بیشتر به اموری که مهم و موثر هستند علاقه نشان می دهند و نه کارهای آسان. در حالی که همه به دنبال آسان ترین و سریع ترین راه حل ها هستند انسان های موفق به دنبال نفس عمل و نتایج آن در طولانی مدت هستنند.

48. کاری را که شروع می کنند به اتمام می رسانند. به جای آنکه مثل سایرین کارهای خود را ناتمام رها کنند کار را تا انتها انجام می دهند حتی اگر شور و هیجان اولیه را نداشته باشند و تازگی کار از بین رفته باشد.

49. انسان های چند بعدی، پیچیده و جالبی هستنده می دانند که هم روان و جسم هر آدمی اهمیت دارد و هم احساسات و معنویات. همواره درجهت پیشرفت و سلامت همه جنبه ها می کوشند.

50. اگردرمورد چیزی می خواهند صحبت کنند فبلا تمرین می کنند. در مورد واقعیات صحبت می کنند و نه چیزهایی که فقط در کتاب ها نوشته شده است.




نویسنده : جایلستان » ساعت 12:21 عصر روز دوشنبه 91 آذر 13



«قابل توجه معلمین و دست اندرکاران بزرگ عرصه تعلیم و تربیت معلمین و آموزگاران »

نیمکت یا صندلی اورا کنار پنجره یا جایی که ممکن است باعث حواسپرتی او شود، قرار ندهید. بهتر است محل نیمکت اورا کنار میز خود یا در ردیف اول تعیین کنید. اگر راست دست است، او را جلوی کلاس در سمت راست بنشانید. اینکار کمک می کند تا او کمتر حواسش پرت شود.
این قبیل دانش آموزان با روش های عملی بهتر یاد می گیرند تا با روش سخنرانی معلم.
هر چه نکته های جدید تر در تدریس به کار برید برای این دانش آموزان بهتر است.
به آنها یاد بدهید مرتب این خودگویی را تمرین کنند صبر کن! کمی بیشتر دقت کن! حالا انجام بده!" این روش رفتارهای تکانشی او را کاهش می دهد. منظور از رفتار تکانشی رفتارهای آنی و بدون فکر است که در این کودکان زیاد دیده می شود.
او را در یک گروه کلاسی عضو کنید تا کارهایش را به صورت گروهی انجام دهد.
تکلیف های طولانی و بزرگ را برای او به قسمتهای کوتاه و کوچکتر تقسیم کنید.
او را زود به زود تشویق کنید. او به پاداشهای پیاپی در زمانهای کوتاه نیاز دارد.
تماس چشمی خود را با او به طور مستمر حفظ کنید و او را زود به زود نگاه کنید.
در جاهای مهم با حالت ها و حرکت های خود به او بفهمانید که کدام قسمت درس مورد تاکید است.
بهتر است نیمکت او انفرادی باشد. اگر ممکن نیست، به صندلی انفرادی بدهید یا دست کم تعداد نفرات را در نیمکت او کمتر کنید.
سعی کنید از رنگ ها و بخصوص مواد دیداری ( مثل نقاشی، مجسمه، عکس و فیلم) و مواد لمسی (مثل گچ، کاغذ خمیر و مانند اینها) بیشتر استفاده کنید.
تنها تعداد کمی از این دانش آموزان کند ذهن هستند، ولی برای استفاده از تواناییهای هوش خود، به محیطی سازمان دهی شده نیاز دارند.این موضوع را به والدین آنها نیز بگویید.
تکالیف جلسه بعد را بیش از یکبار یادآور شوید و بخصوص تاکید کنید که منظورتان چیست.همچنین از او بخواهید آنها را در دفتر یادداشت خود بنویسد.
به او یاد بدهید که چگونه از حرف های معلم یادداشت برداری کند.در برخی موارد که مشکل دانش آموز شدید است، می توانید جاهای مهم هر مبحث را خودتان به او نشان دهید یا زیر آنها خط بکشید.
هنگامی که دانش آموزان مشغول انجام تمرین یا تکلیف هستند، به کارهای او بیشتر سر بزنید و کار او را وارسی کنید.
این دانش آموزان به جنب و جوش بیشتری نیاز دارند. گاهی به او اجازه بدهید که به حیاط برود و دوباره به کلاس برگردد.
به او یاد بدهیدکه چگونه می تواند با رنگ های مختلف کار هایش را سازمان دهی کند.
او را سرزنش نکنید.
عبارت های : توجه کن! حواست کجاست؟ اگر حواست را جمع کنی..... اگر زیاد تکرار شوند، ممکن است اضطراب او را بیشتر کنند. برخی روش های تقویت حافظه را به او یاد بدهید. مانند: تصویر سازی ذهنی، ربط دادن موضوع ها با یکدیگر، داستان سازی،کشیدن شکل برای مطالبی که خوانده، نوشتن کارها در تقویم یا برنامه زمانی و چیزهایی از این دست.
این اختلال را به هوش کودک نسبت ندهید.
روشهای خشن، تنبیهی و اضطراب زا ممکن است رفتار های مشکل دار را بیشتر کند.
این دانش آموزان به طور کلی در درک و احساس زمان مشکل دارند. به همین علت نمی توانند رفتار های خود را تنظیم کنند و سازمان دهی کنند و صبور و شکیبا باشند.
به کودکان بیش فعال والدین آنها آموزش دهید تا کار هایشان را طبقه بندی کنند و از پوشه های مختلف برای این منظور استفاده کنند. برای مثال کار های انجام شده را در یک پوشه و کارهای انجام نشده را در پوشه دیگر قرار دهند.
به آنها بگویید فصل ها و قسمت های بزرگ درس را جزء به جزء و به تدریج بخوانند و مرور کنند.
گاهی بهتر است درس شان را با یک نفر دیگر بخوانند.
به او یاد بدهید که چگونه باید تکالیفش را مرور کند.
به او یاد بدهید که کارهایش را با سرعت تنظیم کند.
از والدین کودک بخواهید یک تقویم دیواری تهیه کنند تا کارهای روزانه اش را روی آن بنویسد.
مراقب دارو خوردن او در مدرسه یا کلاس درس باشید تا مبادا فراموش کند. با هماهنگی والدین او می تواند در مدرسه نیز تحت نظارت معلم دارویش را مصرف کند.
برنامه ریزی آموزشی : بعضی مدارس ممکن است برنامه یا کلاسهای آموزشی خاصی برای کودکان بیش فعال داشته باشند.
تشویق رفتارهای خوب کودک: البته بیشتر به روش تشویق های کلامی و در مواردی با تهیه جایزه .
نسبت به رفتارهای نامناسب کودک تذکر دهید : این کار را همیشه و بطور شفاف انجام دهید ، اجازه دهید کودک چند دقیقه ای در یک محل آرام با خودش تنها باشد . سپس راجع به رفتار مشکل ساز و روشهای تغییر آن با وی صحبت کنید.
کودک را از رفتارش جدا بدانید : با وجود اینکه کودک را می پذیرید و دوستش دارید مشخص کنید که بعضی رفتارها برایتان قابل قبول نیست.
ثبات داشته باشید : برای کودک مقررات رفتاری ثابتی وضع کنید و در انتظاراتتان از وی ثبات داشته باشید.

* «جای» دانش آموز را تغییر دهید، اما توجه کنید تا او به دلیل کار شما پی نبرد. او را قانع کنید که دوست دارید به او نزدیک تر باشید و او را در نزدیک ترین فاصله نسبت به خود بنشانید.
* سعی کنید دانش آموزی آرام و ترجیحا زرنگ را در کنار او بنشانید (کودک بیش فعال، باهوش و سریع است). نگذارید دانش آموزان بیش فعال در کنار یا نزدیک هم بنشینند.
* این گونه دانش آموزان، نباید نزدیک درب ورودی کلاس، پنجره، انتهای کلاس و حتی در کنار کلید برق بنشینند. هر عامل کوچکی، وسیله ای برای حواس پرتی آنها است. حواس آنها حتی با عبور یک پرنده پرت می شود!
* هنگامی که مبحث درسی جدیدی را آغاز می کنید، طوری بایستید که کمترین فاصله با او را داشته باشید. این نکته او را وامی دارد تا به درس گوش کند.
* پیش از آغاز درس جدید، بهتر است از او بخواهید تا درس جلسه قبل را توضیح دهد. از او درس نپرسید بلکه بخواهید درس را مانند شما توضیح بدهد. آنها از نظر شخصیتی در زمره افراد «راهبر» و «مدیر» قرار داشته و «کم رو» و «خجالتی» نیستند.
* پس از پایان درس جدید، از او بخواهید آنچه را که متوجه شده توضیح بدهد، از دیگران نیز بخواهید درس جدید را توضیح بدهند این مسأله راهی برای تکرار درس و آموزش غیرمستقیم به دانش آموز بیش فعال و کم دقت و بازیگوش است.
* این قبیل دانش آموزان علاقه شدیدی به «مطرح شدن» و «مرکز توجه بودن» دارند. از این رو اگر این نیاز آنها برآورده نشود، سرخورده شده و شیطنت را آغاز می کنند. بنابراین به نحوی این نیاز او را پاسخ بگویید (دقت کنید تا بین دانش آموزان تبعیض قایل نشوید).
* قبل از طرح هر پرسشی، همه دانش آموزان را از نظر بگذرانید. این حرکت آنها را به سمت شما متمرکز می کند.
* در میان تدریس، لحن کلام، وضعیت ایستادن و... خود را تغییر دهید. این تغییر وضعیت دانش آموز مورد نظر را به سوی شما متمرکز می کند.
* از وسایل کمک آموزشی استفاده کنید. فیلم، نوارهای آموزشی، کارت های بازی و خلاقیت، فعالیت های گروهی و... را فراموش نکنید. این مسأله همه دانش آموزان مخصوصا دانش آموز بیش فعال را مشتاق می کند.
* از «نام کوچک» دانش آموزان در زمان «پرسیدن درس» ، توجه دادن آنها به صحبت ها و تدریس خود استفاده کنید. صدا کردن اسم هر شخصی شوک آور و بیدار کننده است.
* در اطراف نیمکت دانش آموز فعال حرکت کنید و سعی کنید از کتاب دانش آموزان و مخصوصا دانش آموز مورد نظر استفاده کنید. کتاب را بر ندارید، بلکه با انگشت یا خودکار نکات مهم را نشان دهید (از خط کش استفاده نکنید چرا که وحشت آور است.) این مسأله او را روی درس متمرکز می کند.
استفاده از آزمون های گوناگون
آزمون از مهم ترین شیوه های ایجاد جذابیت در کلاس درس است. آزمون های هوش، سنجش دقت و سرعت و... حتی اگر در حد یک سؤال باشد بسیار مفید است.
نکته مهم این که در بسیاری مواقع دانش آموزان بیش فعال (ADD) به آزمون های آسان پاسخ نادرست و به تست های سخت پاسخ درست می دهند! برای جلب توجه بهتر است اگر سؤال یا سؤال های آزمون را روی تخته می نویسید، از حروف بزرگ و رنگی استفاده کنید تا همه دانش آموزان مخصوصا دانش آموزان مورد نظر متوجه شود.
هیچ گاه درباره شیطنت ها، ناآرامی ها، اشتباه ها و... او با کسی صحبت نکنید و یا حداقل نزد خود آنها مسأله را بازگو نکنید.
این مسأله آنها را ناآرام تر، پرخاشجو، عصبی و... می کند و از آن پس رفتارشان را هدفمند کرده و به قصد آزار، شیطنت خواهند کرد.
* تا جایی که می توانید عزت نفس و اعتماد به نفس آنها را افزایش داده و به آنها شخصیت بدهید.
* اگر در کلاس یا منزل خطایی از آنها سر زد، آنها را تنبیه نکنید؛ بلکه غیرمستقیم خطای آنها را با نقل حکایت و... گوشزد کنید.
* به هر میزان با آنها با ملایمت، مهربانی، صبر و حوصله و منطق برخورد کنید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.



نویسنده : جایلستان » ساعت 8:39 صبح روز دوشنبه 91 آذر 13


تو که میدانستی فقط برای تو، با چه اشتیاقی خودم را قسمت میکنم

پـس چرا زودتـر از تکه تکه شدنم،جوابم نکردی؟

برای خداحافظی خیلی دیر بـود...خیلی دیـــــــــر

دلـــــــــم برای اشکــهایی که پرپر شد...

دلـــــــــم برای بغضهایی که در گلو نشست...

دلـــــــــم برای خودم می ســـوزد...!

هر که رسید با حرفهایش, با کارهایش..

به تلافی اشکهایی که یک شب ناخودآگاه پاک کرد.

خراشید دلم را, خشکاند لبخندهای گاه گاهم را...

باز و باز و باز... شکست تمام از نو ساخته هایم را

و من فقط گفتم: یادش بخیر...

یادش بخیر روزهایی که با تو برای خودم کسی بودم!

آنقدر نفــس میکشم تا تمام شود همه ی نفـس هایی که هی سراغ تـو را میگیرند



نویسنده : جایلستان » ساعت 12:53 عصر روز یکشنبه 91 آذر 12


«تفاوت میان جمله «تقریبا درست است» با «درست است» آنقدر بزرگ است که به تفاوت میان کرم‌شب‌تاب و رعد و برق می‌ماند.» معنای این جمله‌ «مارک تواین» را وقتی بهتر درک می‌کنیم که بدانیم گفتن بعضی جمله‌ها در کار چقدر می‌تواند ویرانگر باشد. فرقی نمی‌کند شما کارمند باشید یا مشتری یا جزو مقامات بلندپایه؛ این کلمات شما هستند که به شما و شخصیت کاری‌تان رنگ و رو می‌دهند.

 «کلمه‌ها بسیار اهمیت دارند چراکه نه تنها شخصیت شما را به دیگران نشان می‌دهند بلکه طرز فکر دیگران درمورد شما را شکل می‌دهند.» این جمله‌ای است که «کارن فرایدمن» نویسنده کتاب «خفه شو و چیزی بگو!» می‌نویسد. این کتاب به بررسی استراتژی برقراری ارتباط در محل کار می‌پردازد. «اگر شما چهره‌ای مثبت به خود بگیرید قطعا توجه دیگران را جلب خواهید کرد. در این صورت شما در بهترین شرایط قرار می‌گیرید تا آنها به حرف‌هایتان گوش دهند.»

با این حال اغلب اوقات وقتی در محیط کاری شروع به صحبت می‌کنیم اغلب از کلماتی مبهم و تردیدآمیز استفاده می‌کنیم که تنها فایده‌اش مخدوش کردن پیامی است که قصد انتقال آن را داریم. کاربرد کلمه‌هایی همچون «به نوعی، در اغلب موارد» باعث کاهش قدرت کلام می‌شود یا استفاده از جمله‌های منفی مثل «نمی‌توان، امکان ندارد و هرگز» که باعث ناامیدی و منفعل شدن می‌شود. براساس تحقیقی که به تازگی انجام شده و طبق توصیه کارشناسان، 10 جمله زیر را فیگارو به عنوان بدترین چیزهایی انتخاب کرده که می‌توان در محیط کار به زبان آورد.

این کار من نیست
همین جمله ساده و پرکاربرد باعث می‌شود شما خودتان را از جمع اعضای تیم کاری‌تان جدا کنید. این جمله دقیقا متضاد حس انعطاف‌پذیری و میل به یادگرفتن چیزهای جدیدی است که برای برعهده گرفتن پست‌های حساس و عالی حیاتی است. به جای این جمله منفی می‌توان از این جمله مثبت استفاده کرد: «واقعا در این زمینه تجربه‌ای ندارم.»

فکر می‌کنم که…
«لوری توماس روس» که مدیر یک شرکت بزرگ است اعتقاد دارد این جمله و جمله‌های مشابه آن همچون «تصور می‌کنم، احساس می‌کنم» باعث می‌شود از تسلط مدیریتی شما کاسته شده و قدرت پیام را نیز تضعیف کند. گفتن «فکر می‌کنم این بهترین استراتژی است» قدرت کمتری دارد از جمله «این بهترین استراتژی است.» حتی این مورد را باید به تشکر کردن هم تسری دارد.

‌نمی‌دانم
شما فکر می‌کنید گفتن این جمله یعنی صداقت؟ با گفتن این جمله ممکن است دیگران فکر کنند شما از روی تنبلی با این جمله خود را خلاص کرده‌اید. به جای این جمله بگویید: «اجازه بدهید جواب را پیدا کنم.» یا «نمی‌دانم چطور این کار را انجام دهم.» و حتی «برای انجام این کار از چه کسی می‌توانم کمک بگیرم؟» نیز جمله مناسبی است. با این کار زمان می‌خرید تا راه حل را بیابید.

نمی‌توانم
با بر زبان «نیاوردن» این جمله به همکاران خود می‌فهمانید که برای هرنوع یادگیری آماده هستید. می‌توانید مشکل را بررسی و راه حل پیشنهاد کنید. مثلا اگر از شما خواسته باشند پروژه‌ای را معرفی کنید که به دلیل مشغله کاری توان انجام آن را ندارید بگویید: «متاسفانه الان مشکلی دارم. با این حال با فلانی در این مورد صحبت کرده‌ام و مطمئنم او به خوبی از پس آن برمی‌آید.»

ولی…
استفاده از کلمه «ولی» همه آن چیزی را که پیش از این گفته‌اید کاملا انکار می‌کند. مثلا این جمله را ببینید: «این پیراهن خیلی زیباست اما این گوشواره‌ها به پیراهنت نمی‌آید.» ما همیشه به طورغریزی جملات منفی را می‌بینیم. بنابراین استفاده از این کلمه تنها باعث برجسته شدن بخش منفی ماجرا می‌شود.

سعی خودم را می‌کنم
استفاده از این جمله یعنی احتمال شکست وجود دارد و ممکن است داستان به آخر نرسد. وقتی در ساعات آغازین کار، رئیس‌تان از شما می‌خواهد کاری را انجام دهید و شما به او می‌گویید «سعی خودم را می‌کنم» باعث می‌شود تردید در روح رئیس‌تان شکل بگیرد. به جای این جمله می‌توانید بگویید: «ساعت 9 روی میز کارتان خواهد بود.»

ایده خوبی نیست
این اولین و دم‌دست‌ترین جمله‌ای است که در برابر ایده‌های همکارانتان می‌توانید بگویید. بکار بردن این جمله باعث می‌شود آنها جرات ابراز ایده‌های خود را نداشته باشند. به جای اینکه چیزی را به طور کامل رد کنید می‌توان مثلا از یک پرسش استفاده کرد: «خب می‌توان این ایده را اجرایی کرد؟»

تقصیر من نیست
به جای گفتن این جمله و در مقام ضعف و مظلوم‌نمایی قرار گرفتن بهتر است دست بالا را بگیریم. چنین جمله‌هایی می‌تواند کمک حال هرکسی باشد: «سعی می‌کنم بفهمم چه اتفاقی افتاده است.» یا «بهتر است سعی کنیم بفهمیم چطور می‌شود از تکرار این اتفاق جلوگیری کرد.»

تصور می‌کنم…
اجتناب کردن از جمله‌هایی که در آنها عدم قطعیت موج می‌زند باعث می‌شود قدرت و تسلط خود را بهتر به دیگران نشان دهید. اگر ذهن شما را چیزی به خود مشغول کرده که باعث درنگ شما می‌شود به جای اینکه با خجالت صحبت کنید بهتر است مشغولیت ذهنی‌تان را صادقانه مطرح کنید.

غیرممکن است
این جمله بدون شک منفی‌ترین جمله این فهرست است. این جمله یعنی اینکه شما حتی آماده نیست که آن موضوع خاص را امتحان کنید. حس منفی واگیردار است و همچون یک ویروس منتشر می‌شود. برای مثبت بودن می‌شود گفت: «خب بگردیم شاید راه حلی پیدا کردیم.»



نویسنده : جایلستان » ساعت 12:37 عصر روز پنج شنبه 91 آذر 9


 * یک دونات دارچین بخورید تا با آرامش کامل همه چیز را زیبا ببینید.
* دارچین به اصطلاح نوعی والیوم گیاهی خوانده میشود که دارای اثر آرام کننده و شادکنندهای است و در مقایسه با داروهای آرام بخش تاثیرپذیری آن
دوچندان است.
* دارچین همچنین رمز جوانی نیز خوانده میشود، چرا که مصرف روزانه آن انسان را سلامت و جوان نگاه میدارد.
* دارچین کلیه را گرم میکند و ضعف کمر و پاها را از بین میبرد و کم خونی را درمان میکند.
* دارچین بهترین دارو برای دردهای عضلانی است و به تازگی در آمریکای شمالی و کانادا کرم هایی به بازار آمده که دارای دارچین است و
برای رفع درد به کار میرود.
* اثر مهم دیگر دارچین پایین آوردن تب است و حتی امروزه دارچین را به صورت قرص و کپسول درآورده اند که به عنوان تب بر، به کار میرود.
* شما میتوانید به آسانی با نوشیدن یک فنجان چای دارچین تب را به سرعت پایین بیاورید.
* دارچین رگها را باز میکند و اثر خوبی در گردش خون دارد.
* دارچین خاصیت عجیب دیگری دارد و آن قوی کردن مصونیت بدن در مقابل امراض است و حتی میتوان گفت که اثر پنیسیلین و پادزیست(آنتیبیوتیک) را به مقدار زیادی دارا است.
* اگر حس کردید که ضعیف شده اید و ممکن است مریض شوید، چای دارچین را فراموش نکنید و حتی اگر سرما خورده اید یا ضعف شدید دارید چای دارچین بهترین دارو است.
* یکی از دانشمندان انگلیسی در کتابی که قرن نهم تالیف کرد ادعا کرده است که دارچین، معده را تمیز و آرام و قوی میکند. بنابراین اگرناراحتی معده دارید حتما از دارچین استفاده کنید، دارچین با همه
خواصی
دیگر طعم بسیارخوبی دارد. حتی اگر چای معمولی مینوشید آن را با یک قطعه پوست دارچین به هم بزنید که طعم آن را بهتر کند.
* بیدلیل نیست که در گذشته سلمانیها که در حقیقت دکترهای طب قدیم بودند به مشتریهای خود چای دارچین میدادند.

گذشته دارچین
* دارچین گیاهی است با نام علمی (
Cinnammomnzelanicum‏) که از قدیم الایام در دنیا به کار میرفته است.
* در مصر حتی قبل از ساختمان اهرام ثلاثه مصر برای درمان امراض مختلف دارچین مصرف
میکردند.
* دارچین اولین بار در سریلانکا یافت شد و بعد از آن، تمام دنیا این چاشنی را شناختند و برای طعم بهتر غذاها
استفاده کردند. سریلانکا در حال حاضر بزرگترین تولید کننده دارچین دنیا است.
* دارچین درختی است کوچک، به ارتفاع 5 تا 7متر و همیشه سبز که از تمام قسمتهای آن بویی معطر و مطبوع استشمام میشود. گلهای آن در فاصله ماههای بهمن تا اوایل فروردین ظاهر میشود. برگ این درخت سبز سیر
دارای گلهایی به رنگ سفید است.
* گیاه دارچین به علت داشتن اسانس و تانن، محرک و قابض است و به عنوان تقویت کننده، اعمال هضم و جریان
گردش خون به کار میرود و از آن برای رفع سوءهاضمه، به ویژه در مواردی که با نفخ همراه باشد، به عنوان بادشکن استفاده میشود.
* همچنین به علت داشتن تانن در رفع اسهال، ضعف عمومی بدن وانعقاد خون مصرف میشودو به صورت
دارو، مانند گرد و تنتور به کار میرود.











نویسنده : جایلستان » ساعت 12:29 عصر روز دوشنبه 91 آذر 6


کسی نزد عالمی رفت و از سختی ها و مشکلات زندگیش گلایه کرد و از او چاره ای خواست ،استاد به او گفت :یک مشت نمک را در یک لیوان آب حل کن و بخور ،به دستور حکیم عمل کرد اما نتوانست بیش از چند قطره از آن بنوشد.

آن حکیم دوباره به او گفت :همان مقدار نمک را در بشکه ای از آب حل کن سپس یک لیوان از آن را بنوش.

این بار توانست به راحتی یک لیوان را بنوشد .استاد پرسید:قابل تحمل بود و خیلی راحت توانستیم آن را بنوشیم

حکیم گفت :آن مقدار نمک سختی های زندگی است که به اندازه ی یکسان در یک لیوان و یک بشکه آب ریخته شده است .سختی های زندگی برای همه افراد وجود دارد این ظرف وجودی ما است که مزه آن را تغییر می دهد و هر چه ظرف وجود کسی بزرگ تر باشد تحمل سختی ها برای او راحت تر است.



نویسنده : جایلستان » ساعت 11:11 صبح روز دوشنبه 91 آذر 6


والدین همیشه به دنبال راهی برای افزایش هوش فرزندانشان بوده اند ،استفاده از مواد غذایی بیان شده به باهوش شدن بچه ها کمک می کند.


به گزارش روزگار نو ماهی قزل آلا به خاطر زنجیره ای بلند از امگا 3 ،اگر هفته ای دو بار در هفته از این ماهی استفاده شود افزایش هوش را در پی خواهد داشت.

گوشت قرمز به خاطر داشتن اسید های چرب DHAکه منجر به بازسازی ساختار مغز می شود و هم چنین به خاطر داشتن پروتئین بالا و امگا 3 و وجود آهن و روی در این ماده مصرف آن بسیار مفید است.

گردو به خاطر امگا 3 ،فیبر و چربی های غیر اشباع موجود در این ماده باعث بهبود عملکرد ذهنی می شود.


کنجد به خاطر فیبر زیاد و آنتی اکسیدان های قوی سعی کنید 1 قاشق از این ماده را در تغذیه روزانه بچه هایتان بگنجانید.


جو نیز ویتامین های Bرا در حد اعلا دارا می باشد و علاوه بر اثرش بر خلق و خوی کودک شما عملکرد ذهنی وی را بهبود می بخشد این ماده باعث افزایش گردش خون در مغز می شود و کربوهیدرات های جو به آرامی در بدن شکسته می شود و می تواند قند خون چند ساعت بدن را تنظیم نماید.


موز یک میان وعده ی سرشار از پتاسیم است که ویتامین های لازم برای سلول های انتقال دهنده ی عصبی را تأمین می نماید.


تخم مرغ نیز حاوی ویتامین B است و هر کودک باید در هفته 4 عدد تخم مرغ بخورد.



نویسنده : جایلستان » ساعت 11:2 صبح روز دوشنبه 91 آذر 6


شاید این روزها کمتر کسی باشد که کاربرد شماره‌هایی مانند 110،115،125و غیره را در شرایط اضطراری نداند اما با این وجود ممکن است بسیاری از مشترکان تلفن همراه آشنایی چندانی با شماره 112 نداشته باشند.


فرض کنید در شرایطی قرار گرفته‌اید که جان کسی در خطر است، حادثه‌ای ناگوار رخ داده، می‌خواهید به آتش‌نشانی اطلاع بدهید و یا به کمک فوری پلیس نیاز دارید؛ قطعأ در اولین اقدام از تلفن‌همراه خود برای تماس با مراکز مربوطه نظیر پلیس، آتش‌نشانی و اورژانس استفاده می‌کنید. اما به هر دلیلی ممکن است این اقدام به طور طبیعی میسر نشود. با بهره‌گیری از یک شماره می‌توانید حتی در زمان‌هایی که تلفن‌همراه شما از شبکه خارج شده باشد و هیچ نوع ارتباطی بین گوشی شما و شبکه تلفن‌همراه برقرار نباشد با مرکز فوریت‌های اضطراری تماس بگیرید.

زمان‌هایی که گوشی شما قفل شده و پسورد آن را به یاد نمی‌آورید. حتی هنگامی که سیم‌ کارت شما سوخته باشد و یا اصلأ سیم‌کارتی در اختیار نداشته باشید و گوشی شما بدون سیم‌ کارت روشن باشد. در این موارد و کلیه موارد نظیر آن با استفاده از این ترفند می‌توانید با مراکز فوریت‌های اضطراری تماس بگیرید. برای رسیدن به این هدف کافی است در هر یک از شرایط فوق‌ ذکر شده، با شماره 112 (بدون پیش‌شماره) تماس بگیرید.

این شماره که مدتی است در کشور ما نیز فعال شده، یک شماره بین‌المللی جهت استفاده از تلفن همراه در مواقع اضطراری است. پس از تماس با این شماره به اپراتور مربوطه وصل شده و می‌توانید وضعیت اضطراری خود را تشریح کرده و تقاضای کمک کنید. همان‌طور که گفته شد برای تماس با این شماره، نیازی به سیم‌کارت و حتی شبکه همراه نیز ندارید. حتی اگر گوشی شما در حالت Lock هم باشد باز هم می‌توانید این شماره را بگیرید.

تنها به چند نکته مهم دقت کنید:

اگر سیم‌ کارت ندارید و یا سیم‌کارت شما همراه اول است، به هیچ عنوان بدون دلیل و جهت آزمایش این شماره با 112تماس نگیرید. چرا که بلافاصله به اپراتور مربوطه وصل شده و با او صحبت می‌کنید. در نتیجه جهت تست و آزمایش، بی‌جهت به این شماره تماس نگیرید.

در سیم‌کارت‌های ایرانسل در صورت تماس با 112، به یک سامانه گویا وصل می‌شوید که از شما درخواست می‌کند مرکز مورد نیاز خود را وارد کنید تا به آن وصل شوید.

همچنین دقت کنید در مواقع غیراضطراری که تماس به طور مستقیم با مراکزی نظیر 110، 125و 115 امکان پذیر است، از 112استفاده نکنید.


نویسنده : جایلستان » ساعت 10:52 صبح روز دوشنبه 91 آذر 6



زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود ، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت . در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود ، دکتر مصدق رفت و به نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست

قبل از شروع جلسه ، یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای نماینده هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست ، اما پیرمرد توجهی نکرد و روی همان صندلی نشست

جلسه داشت شروع می شد و نماینده هیات انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه بلند شود و روی صندلی خویش بنشیند ، اما پیرمرد اصلاً نگاهش هم نمی کرد

جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جای نماینده انگلستان نشسته اید ، جای شما آن جاست

کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد و بیخ پیدا میکرد که مصدق بالاخره به صدا در آمد و گفت

شما فکر می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی نماینده هیات انگلیس کدام است ؟

نه جناب رییس ، خوب می دانیم جایمان کدام است

اما علت اینکه چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستم به خاطر این بود تا دوستان بدانند برجای دیگران نشستن یعنی چه ؟

او اضافه کرد که سال های سال است دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده وکم کم یادشان رفته که جایشان این جا نیست و ایران سرزمین آبا و اجدادی ماست نه سرزمین آنان

سکوتی عمیق فضای دادگاه را احاطه کرده بود و دکتر مصدق بعد از پایان سخنانش کمی سکوت کرد و آرام بلند شد و به روی صندلی خویش قرار گرفت

با همین ابتکار و حرکت ، عجیب بود که تا انتهای نشست ، فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتار قرار گرفته بود و در نهایت نیز انگلستان محکوم شد



نویسنده : جایلستان » ساعت 1:5 عصر روز چهارشنبه 91 آذر 1


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >