درست است که بیشتر آیپد ها سیستم عاملی متفاوت از سیستم های عامل لپ تاپ ها داشته و در نتیجه کاربری متفاوت تری دارند اما شاید یکی از معظلات افرادی که همواره لپ تاپ شان را به همراه داشتند، حجیم بودن و سنگین بودن آن بود که آیپد ها تا حد معقولی از این مشکل رهایی جستند.
همچنین بسیاری از افرادی که عادت داشتند که کارهای روزمره شان را با تلفن های هوشمندشان انجام دهند از کوچک بودن صفحه نمایش وسیله کاربردی شان گلایه داشته و در پی ارتقای آن بودن که با ورود آیپدها به بازار جهانی این مشکل نیز تا حد قابل قبولی برطرف شد.
با این تفاسیر آیپد وسیله ای کاربردی محسوب شده و افراد زیادی در سراسر جهان از این وسیله استفاده می کنند.
اما اگر شما هم تاکنون اقدام به خرید یک دستگاه تبلت با هر نوع برندی که دلخواه شماست، نکرده اید، به شما پیشنهاد می کنیم که این مطلب را تا انتها بخوانید.البته این مقاله به طور اختصاصی به برند اپل و محصول آیپد متعلق است اما به طور کلی می توان در مورد تمامی تبلتهای موجود در بازار از آن استفاده کرد.
امروز تصمیم داریم تا برای شما 7 نکته قابل توجه و مهم در خرید آیپد ها بر اساس نیازهای شما را مطرح کرده تا در نهایت به کمک انها مناسب ترین وسیله برای کارتان را تهیه کنید.
این نکات عبارتند از :
1.ابعاد مهم اند
در وهله اول برای خرید یک آیپد، به کاربرد آن برای انجام کارهای روزمره تان بیاندیشید و بر اساس آن سایز این دستگاه را انتخاب کیند.بسیاری از افراد که از این وسیله به عنوان وسیله بازی و تماشای تصاویر و ... استفاده می کنند که غالباً ترجیح می دهند که سایز آن کوچک بوده و حتی در جیب شلوار جین شان هم به راحتی جا شود.برای آنها آیپدهای با سایز 7.9 اینچی بسیار متناسب می باشد.اما برخی دیگر از افراد از این وسیله به عنوان E-book Reader استفاده می کنند که در این صورت این ابعاد برای آنها بسیار آزار دهنده و عملاً غیر قابل استفاده است.برای این کاربرد آیپدهایی با سایز 9.7 اینچی با وزنی حدود 1.44 پوند بسیار مناسب است.
2.آیا واقعاً یک E-book Reader می خواهید؟
پس از آنکه کابرد وسیله تان را مشخص کردید به دنبال ان باشید تا آیپذهایی مناسب با کارتان تهیه کنید.این بدان معناست که صفحه نمایش برخی آیپدها به گونه ای ساخته و طراحی شده که برای افرادی که می خواهند از این وسیله به عنوان یک کتابخوان استفاده کنند، شرایط مناسب تری را مهیا می کند.مثلاً از جهت نگه داری شارز و نحوه نمایش کلمات به وسیله جوهرهای e-ink همگی از جمله مواردی هستند که اگر تصمیم دارید تا کتابخوانی تهیه کنید باید به آن نی توجه کنید.
3.به قیمت پایه توجه کنید
در حال حاضر آیپد مینی جدیدترین محصولی است که به بازار عرضه شده و طبیعتاً از قیمت بالایی برخوردار است.همین ایپد مینی در واقع چیزی خیلی شاخص تر از آیپدهای قبلی نبوده و در نهایت همان امکانا را ارائه کرده با اندکی تفاوت یا سرعت بیشتر...
پس متناسب با کارتان آیپد مورد نیازتان را تهیه کنید نه صرفاً به خاطر اینکه این محصول جدید به بازار امده است!!
4.قدرت مورد نیازتان را مشخص کنید
نیاز شما و نحوه کارتان با آیپد همان چیزی است که قدرت موردنیاز برای آیپد شما را مشخص می کند.اگر فعالیتهایی و روزمره با آیپد انجام می دهید می توانید به ایپدهای مینی با قدرت پائین ولی از جهت ظاهری زیبا استفاده کنید.اما اگر کارتان تخصصی بوده و نیاز به پردازش بالا دارید بهتر است به سراغ آیپدهای نسل چهارم بروید.
5.لوازم مورد نیاز برای کاربردهای شما چیست؟
همانطور که می دانید بیشتر آیپدها مجهز به لوازم جانبی هستند که گاهاً با کاربردهای شما همخوانی ندارد .پس بهتر است بر اساس نوع کاربری تان آیپد موردنیازتان را انتخاب کرده و از پرداخت هر گونه هزینه اضافه بابت لوازم جانبی پرهیز کنید.
نویسنده : جایلستان » ساعت 12:32 عصر روز یکشنبه 91 آبان 28
- در کلاسی نشسته بودم که استاد ویژگیهای مدیران بزرگ را توصیف میکرد.مسلما با لیست او مخالف نبودم: داشتن دید سازمانی، اشتیاق کاری، الهام بخشی، فداکاری، انصاف، پاسخگویی و مسوولیتپذیری .
همه این ویژگیها برای مدیران بزرگ اهمیت دارند. به عنوان مثال «الهام بخش بودن برای گروه» توصیه بسیار خوبی است، اما چگونه باید این کار را در دنیای واقعی انجام داد؟ بعد از مدتی از آن دوره متوجه شدم،آموختههای لازم برای مدیریت به تنهایی از مدارس بازرگانی یا کنفرانسها و سمینارها کسب نمیشوند، بنابراین سعی کردم بهترین درسهای مدیریتی که از طریق کار و تجربه آنها را کسب کردهام در این مقاله ارائه کنم:
1. اطلاعات میآیند و میروند اما احساسات برای همیشه باقی میمانند.
آمار و نمودارها اهمیت دارند. توضیح دادن منطق و تفکر پشت سر یک تصمیم میتواند به ایجاد تعهد کاری و علاقه به انجام آن کار کمک کند. جداول، نمودارها، گرافها، تصاویر و... بسیار مفید هستند ولی به سرعت هم فراموش میشوند.امااگر کارمندی در مقابل دیگران شرمنده شود هرگز آن احساس را فراموش نمیکند. بنابراین نوع ارتباطات و روابط در سازمانها نقش بسزایی دارند. شما برای مدیریت صحیح باید دوبرابر زمانی که درباره اطلاعات و منطق کاری فکر میکنید درباره احساسات کارمندان فکر کنید. تصحیح اطلاعات اشتباه آسان است. ولی به هیچ صورت نمیتوان آسیبی که به عزت نفس یک کارمند وارد شده - چه به صورت عمدی باشد چه غیر عمدی - ترمیم کرد.
2. ایدههای ناب هرگز در سمینارها پیدا نمیشوند.
هرچقدر سمینارها راه خوبی برای به اشتراک گذاشتن جزئیات و اطلاعات پیچیده هستند، شیوهای وحشتناک برای به اشتراک گذاشتن ایدههای ناب محسوب میشوند.
ایدههای ناب میتوانند در یک یا دو جمله خلاصه شوند. کارمندان شما این ایدهها را دارند. تنها کاری که شما باید انجام دهید شنیدن است. کارمندان تان به خاطر شنیدن عاشقتان خواهند شد. به شما تضمین میدهم این کار باعث میشود تا افرادتان بهتر از گذشته و با اشتیاق بیشتری کار کنند.
3. افزایش مسوولیت کارمندان داوطلب، ایدههای ناب بعدی را نابود میکند.
بهترین کارمندان تمایل دارند تا از طریق بهترین ایدههایشان رشد کنند.طبیعی است که اجرای آن ایده به همان کسی که آن را ارائه داده است واگذار شود. علاوه بر این اگر آن شخص کارمند برجستهای باشد طبیعی است که چون بیشتر از هرکسی خواهان اجرایی شدن آن ایده است از او بخواهیم مسوولیت کار را قبول کند. مسلما بهترین کارمندان قبلا هم به سختی کار میکردند، بنابراین اگر هربار که پیشنهادی مطرح میکنند مسوولیت جدیدی به آنها واگذار شود طبیعی است که ایدههای بعدی آنها متوقف خواهدشد. همانطور که یک کارمند فوقالعاده یکبار به من میگفت: «بالاخره فهمیدم که باید پیشنهاد دادن را متوقف کنم زیرا هر بار که من یک پیشنهاد جدید دادم یک مسوولیت جدید به مسوولیتهایم اضافه شد» گاهی اوقات برخی از کارمندان از پذیرش مسوولیت جدید برای اجرای پیشنهادهایشان استقبال میکنند. اما همیشه اینطور نیست. چگونه متوجه شویم که برای یک کارمند بخصوص کدام راه مناسب تر است ؟ از خودشان بپرسید.
4. صرفا نکات مثبت را بیان کردن، معمولا نتیجه معکوس دارد.
تصور کنید نتایج پشت سر یک تصمیم را با افراد گروهتان در میان گذاشتهاید. طبیعتا شما تنها نتایج مثبتی که از آن تصمیم حاصل میشود را توصیف خواهید کرد. اما در همین حال کارمندان شما به صورت غریزی نکات منفی را جستوجو میکنند . به یاد داشته باشید که تقریبا هر خط خاکستری برای یک کسب و کار از نظر حداقل تعداد کمی از پرسنل، مشکی دیده میشود.
هرگز نکات منفی -حتی آن نکاتی که احتمال عملی شدنشان کم باشد- را نادیده نگیرید. درباره همه نکات منفی مخصوصا آنها که تاثیرشان مستقیما روی کارمندان است به صورت باز صحبت کنید. بهترین و بدترین چیزی که میتواند اتفاق بیفتد و چیزی که ممکن است عاید اعضای تیم شما بشود را کاملا به نمایش بگذارید.
وقتی که آزادانه درباره نکات منفی بالقوه، بحث میکنید کارمندان نه تنها احترام بیشتری برای شما قائل میشوند بلکه در اغلب موارد نهایت تلاششان را به کار خواهند بست تا مانع بروز آن نکات منفی شوند.
5. اطلاعات دقیق هستند، اما افراد حق دارند.
برخی اوقات اطلاعات به دست آمده شما را به عنوان مدیر یک کسب وکار به سمت نتایج غیرقابل اجتناب هدایت میکند،ولی با این وجود شما بازهم باید یک تصمیم متفاوت اتخاذ کنید. یک بار برای 30 نفر از پرسنل شرکت چرخش شغلی ایجاد کردم و شیفت کاری آنها را جابهجا کردم چون بر اساس دانستههایم در نتیجه این فرآیند به صورت خودکار 10 درصد به بهره وری کار اضافه میشد. من با وجود آن که میدانستم کارمندان با این جابهجایی جدید موافق نیستند، در موضع خود باقی ماندم، زیرا بر اساس آموختههایم معتقد بودم مدیران بزرگ در تصمیماتشان استوار هستند و تا رسیدن به نتیجه بر اهداف خود پایبندند. نتیجه این کار نشان داد که من کاملا اشتباه میکردم. مطمئنا جابهجایی کارکنان به نحوی که من انجام داده بودم روی کاغذ کارآیی داشت. یک تصمیم باید براساس مسائلی فراتر از تحلیل، منطق و استدلال اتخاذ شود.
هیچ تصمیمی هرگز نباید در خلأ اخذ شود چون در آخر، آن تصمیم باید توسط افراد اجرا شود.
مدیریت باید بر مبنای اطلاعات هدایت شود، اما مدیران بزرگ اغلب بر تفکرات شخصی عمل میکنند و این عملکرد حتی آشفته نیز به نظر میرسد. اگر کارمندان شما موافق شما نیستند از آنها بپرسید چرا، اما این پرسیدن نباید به این دلیل باشد که بتوانید از موضع خودتان دفاع کنید. برای آموختن بپرسید.
شما چیزهایی را میدانید که کارمندانتان از آنها بی اطلاع هستند و آنها نیز چیزهایی را میدانند که تا وقتی شما حرفهای آنها را نشنوید نخواهید دانست.
نوشته : Jeff Haden
ترجمه: مهدی سریرچی
منبع: Inc
نویسنده : جایلستان » ساعت 9:41 صبح روز پنج شنبه 91 آبان 25